توسعهیافتگی، بهعنوان آرمانشهر عصر حاضر، موضوعی است که تلاش دولتها و نخبگان اهل علم را به خود معطوف کرده و همه ممالک، از آسیایى و آفریقایى و آمریکایى تلاش میکنند خود را هر روز به این مدینه فاضله نزدیکتر کرده و روز به روز به کشورهاى توسعهیافته تشبّه بیشتری پیدا کنند. متأسفانه کشور ما نیز از این قاعده مستثنا نبوده و اگرچه در مقام سخن همواره به نقد جوامع غربى پرداخته میشود، ولى در مقام عمل همان شاخصهای غرب با قدری تغییر، بهعنوان معیار سنجش تحقق برنامهها مدنظر قرار میگیرد که مرورى بر برنامههاى توسعه کشور در دوره های گذشته، دلیل روشن و بیّنى بر این مدعاست.
انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى (ره) با هدف احیاى تفکّر دینى و حیات طیبه انسانى در سال 1357 به پیروزى رسید و سیر حرکت تمدّنى غرب را که مدعی عدم نقش دین در عصر جدید بود، زیر سؤال برد. امّا این پرسش وجود دارد که آیا قالب برنامهریزیهایی که براى رسیدن به این هدف در چهار دهه گذشته به کار گرفتهشده، اساساً با این هدف سازگار است؟ و آیا الگوی توسعه رایج، ما را به آن مقصد نهایی یعنی حیات طیبه و قرب الهى میرساند یا خیر؟
واقعیت این است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ علیرغم طراحی و اجرای برنامههای متعدد توسعه در کشور و تدوین و ابلاغ سند چشمانداز بیستساله جمهوری اسلامی ایران، هنوز یک الگوی بومی متناسب با مقتضیات تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی کشور برای توسعه طراحی نشده است، به تعبیری کشور چشمانداز دارد، ولی نظریه توسعه اقتصادی، اجتماعی جامع ندارد. لذا موسسه مدیریت عصر پیشرفت بر آن شد تا از طریق نشریه علمی تخصصی «پژوهش های پیشرفت و تعالی» در قالب علمی و پژوهشی به نقد و بررسی حوزه مدیریت و برنامهریزی کشور بپردازد و با تعامل مؤثر و سازنده با سایر مجامع علمی و بسترسازی تضارب آرا و اندیشههای نخبگان در قالب انتشار یادداشتها و مقالات علمی به ارائه راهکارهای عملی مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دست یابد.